به گزارش مجله خبری نگار، روزهای ابتدایی قرن جدید در شرایطی سپری میشود که جهان، در هیاهوی تغییر و دست به دست شدن قدرت بین کشورهای ابرقدرت جهان به سر میبرد. رهبرمعظم انقلاب در سخنرانی نوروزی همانند سالهای گذشته نقشه راه و هدفی را برای مسئولین کشور در سال جاری ترسیم نمودند.
ایشان پس از بیان نقاط قوت سالی که گذشت از جمله انتخابات ریاست جمهوری، تولید چندین واکسن در کلاس جهانی برای درمان بیماری کرونا و اذعان دولتمردان آمریکایی به شکست خفت بار تحریم هایشان علیه ایران، از تلخیهای این سال نیز یاد کردند که مهمترین آن تلخیها سخت شدن شرایط زندگی و معیشت برای ملت ایران بود.
مقام معظم رهبری در این سخنان بار دیگر نگاه دقیق، عمیق و کارشناسی شده خود به مسائل کشور را نمایان کردند و از تولید، به عنوان کلید حل مشکلات کشور و راه حل عبور از موانع یاد کردند. از آثار و برکات تولید در کشور میتوان به رشد اقتصادی، اشتغال زایی، کاهش تورم، افزایش سرانه درآمد عمومی و افزایش رفاه عمومی اشاره کرد.
همچنین افزایش تولید تأثیرات روانی هم دارد که عبارت است از افزایش اعتماد به نفس و زنده کردن حس عزتمندی در مردم یک جامعه، که متأسفانه در سالهای اخیر تولیدکننده روز به روز سرخوردهتر و بی میلتر شده است که البته نباید بگذاریم اینگونه پیش برود و باید با حمایت واقعی و به جا از تولید، امید را که عامل اصلی حرکت و پیشرفت هست در دل مردم و تولیدکنندگان زنده کنیم تا آنها را ترغیب و تشویق به این امر کنیم.
برای تولید در سال جدید دو ویژگی خاص در نظر گرفته شده است: دانش بنیان و اشتغال آفرین بودن تولیدات، باید مهمترین خصوصیات آنها باشد، اشتغال آفرینی به دنبال افزایش و توسعه شرکتهای دانش بنیان خود به خود به دست میآید بنابراین غالب تمرکز شرکتها باید به سمت نوآوری و دانش بنیان بودن به معنای واقعی تولیدات خود باشد.
در اقتصاد دانش بنیان، دانش و فناوری پیشرفته باید در تمامی مراحل تولید نمود پیدا کند یعنی از مرحله کاشت یک محصول تا مرحله برداشت و بسته بندی آن این علم و فناوری باید به کارگرفته شود، زیرا اقتصاد دانش بنیان موجب کاهش هزینههای تولید، افزایش بهره وری، افزایش کیفیت محصول و رقابت پذیر کردن محصولات در بازارهای جهانی میشود.
با مرور سخنان مقام معظم رهبری در مییابیم که هدف گذاری کشور باید گذر از سیستمها و تولیدات سنتی و قدیمی به سمت تولیدات صنعتی و به روز باشد و از آنجایی که کشاورزی وابستهترین بخش کشور به خارج است و در زمینه دانش بنیان هم عقبتر از سایر بخشها است، باید نگاه ویژه تری به این صنعت داشت تا در محصولات غذایی به یک تولید مناسب و مطلوب و امنیتی پایدار دست پیدا کنیم.
در زمینه دام و طیور دو مورد از مهمترین مشکلات این بخش عبارتند از:
-اختلاف بسیار زیاد بهره وری و ضریب تبدیل در تولید گوشت قرمز و مرغ با استانداردهای جهانی
-وابستگی بیش از ۷۰ درصدی در زمینه نهادههای مصرفی دام و طیور به خارج از کشور
ضریب تبدیل خوراک، شاخصی است که بیان میکند یک گله با چه کیفیتی خوراک مصرفی خود را به گوشت (وزن زنده) تبدیل کرده است، به عبارتی دیگر ضریب تبدیل خوراک یکی از ابزارهای سنجش وضعیت و کیفیت مدیریت گله است و بازدهی یک گله را در طی یک دوره پرورشی برای ما بازگو میکند.
همچنین ضریب تبدیل به صورت غیر مستقیم نشان دهنده میزان سوددهی یک گله به ازای مصرف مقدار مشخصی از خوراک است. در حالی که جهان در زمینه طیور برای رسیدن به ضریب تبدیل ۱.۵ و پایینتر تلاش میکند مرغداریهای داخل کشور ضریب تبدیلی نزدیک به ۲ و بالاتر دارند یعنی برای تولید یکسان یک کیلوگرم گوشت مرغ اختلافی ۵۰۰ گرمی در میزان مصرف خوراک در داخل و خارج از کشور وجود دارد.
البته شرکتهای زنجیرههای زنجیرهای در کشور توانسته اند به ضرایب تبدیل مطلوبی دست پیدا کنند و این عدد در مزارع پرورشی آنها به استانداردهای جهانی نزدیک شده و حدود ۱.۶ است.
این موضوع به ما نشان میدهد که در این شرکتها که در حال تولید با تجهیزات به روز و با کمک علم و کارشناسی افراد متخصص هستند، با تکیه بر تولید دانش بنیان میتوان به سوددهی و نتیجه مطلوب رسید و از طرفی با کشورهای جهان رقابت کرد و از طریق صادرات برای کشور ارزآوری داشت، اما در حال حاضر کمتر از ۲۰ شرکت زنجیرهای به طور کامل در زمینه تولید گوشت مرغ فعالیت دارند و این شرکتها ۱۸-۲۰% کل تولید کشور را بر عهده دارند و باقی تولید کشور در مرغداریهای کوچک و مستقل صورت میگیرد که تمامی تجهیزات و وسایل و شیوه تولید آنها سنتی و فرسوده هستند؛ بنابراین این بخش عظیم تولید باید از طریق شرکتهای قراردادی و مشارکتی تجهیز و به روزرسانی شوند تا تولید مرغ در کشور به صرفه و دانش بنیان باشد و گام مهم و بزرگی در تحقق شعار سال برداشته شود.
در زمینه تولید گوشت قرمز نیز باید اقداماتی صورت بگیرد، برای مثال تولید گوشت قرمز توسط دام سبک در کشور به دو صورت سیستمهای صنعتی و بسته و سیستمهای بومی و عشایری صورت میگیرد در زمینه سیستمهای صنعتی باید به سراغ نژادهای پربازده رفته و از طریق واردکردن بهترین نژادهای گوسفند جهان که مناسب شرایط پرورشی داخل هستند و کار علمی و اصلاح نژاد اصولی و تخصصی بر روی آنها به یک نژاد مناسب و نهایی و مخصوص کشور برسیم تا در این زمینه کاملا خودکفا شویم، اما نباید از این نکته غافل بود که ما عمده داممان را باید از طریق دامهای بومی و سیستمهای عشایری تأمین کنیم.
در این زمینه نیز مشکل بزرگی در پایین بودن نرخ بهره وری داریم، وزارت جهاد کشاورزی و شرکتهای دانش بنیان باید در بحث سقط جنین، پروار بندیها و تلفات برهها و... ورود کرده و اقدامات مناسب خود را انجام دهند و باید این دام بومی را که داریم از طریق تأمین واکسنها و برطرف سازی مشکلات بهداشتی و ترویج و آموزشی که هیچ جایی در سیستم تولید ما ندارد حمایت کنیم و تولیدش را افزایش دهیم تا این قشر بومی به تولید خوب و مطلوبی برسند.
بنابر بند ۶ ابلاغیه مقام معظم رهبری در مورد سیاستهای کلی اقتصاد مقاومتی، افزایش تولید داخلی نهادهها و کالاهای اساسی (به ویژه در اقلام وارداتی)، اولویت دادن به تولید محصولات راهبردی و ایجاد تنوع در مبادی تأمین کالاهای وارداتی با هدف کاهش وابستگی به کشورهای خاص و محدود و همچنین با توجه به افزایش قیمتهای جهانی غلات و پیش بینیهایی که برای افزایش قیمتها میشود، در صورت عدم مدیریت و برنامه ریزی برای تولید و تأمین جیره جایگزین، کشور با مشکلات زیادی روبهرو خواهد شد.
از جمله مشکلاتی که در این زمینه وجود دارد کم بودن تنوع در واردات، نداشتن برنامه برای جیره جایگزین ذرت و سویا، انحصار در واردات و اعطای تسهیلات و فرصت واردات به افراد محدود است، با توجه به تجربه کشورهای مختلف درمییابیم که سیستم تغذیه طیور کشور ایران همانند سیستم پرورش در آمریکا است.
با توجه به تفاوت آب و هوای این دو منطقه و عدم توانایی کشت ذرت همانند آمریکا، پرورش دهندگان باید در جیرههای خود تغییراتی ایجاد کنند و این موضوع به گفته کارشناسان تغذیه امکان پذیر است به طوری که در اروپا جیرههای پرورشی وجود دارد که در آن ذرت و گندم هیچ استفادهای نشده و مواد دیگری در این جیرهها جایگزین شده اند.
در نتیجه کشور باید به سمت تغییر اساسی و علمی در جیرههای طیور حرکت کند و متخصصین و شرکتهای دانش بنیان باید جیره و برنامههای غذایی متناسب با شرایط کشور و نهادههایی که امکان تولیدشان در داخل کشور بیشتر است و میتوانند جایگزین خوبی برای نهادههای فعلی باشند را نوشته و به کاهش این وابستگی کمک کنند.
سبدغذایی جامعه نیز در سالهای اخیر دچار تغییراتی شده است که برای اغلب افراد جامعه ملموس است. این تغییرات شامل کم شدن و حذف شدن گوشت قرمز از سفرههای مردم و جایگزینی آن توسط گوشت مرغ است که ساله است زنگ خطر این موضوع به صدا درآمده، لذا باید به بخشهای مغفول صنعت از جمله پرورش شتر که برای شرایط کشور بسیار مناسب است و آبزیان مختلف توجه ویژهای شود تا بتوان با در دسترس قرار دادن ارزان و به صرفه این مواد غذایی تنوعی در سبدغذایی جامعه ایجاد کنیم.
محمدحسن حیدری فر کارشناس بخش کشاورزی